۱۳۸۷ اردیبهشت ۵, پنجشنبه

خواستم عشق رو ....

خواستم عشق رو تو دستام بگيرم ، ولي جا نشد .
پس گذاشتمش تو جيبم ، ولي جا نشد .
در كيفمو باز كردم ، ولي جا نشد .
تصميم گرفتم ببرمش توي اتاق ، ولي جا نشد .
بنابراين يه خونه براش گرفتم ، ولي جا نشد .
با خودم گفتم : يه باغ ! آره ! ولي جا نشد .
پس گذاشتمش توي قلبم ، حالا ديگه جاش خوبه خوبه ...
تازه مي فهمم اين كه مي گن دل آدم مي تونه از دنيا هم بزرگتر باشه يعني چي .!؟!؟!

۳ نظر:

ناشناس گفت...

خداوند عشق را در قلب آدمهایی قرار میدهد که لیاقت عشق را داشته باشند. بنابر این تبریک میگم به قلب پر از عشقت.

ChangeMastan گفت...

ناشناس عزيز: ممنونم از بيان شيرينت در مورد نياز لياقت براي عشق. ولي بدست آوردن اين لياقت خيلي ساده است.

ناشناس گفت...

ثبعضی وقتها کارهای ساده از هر کاری سخت تر است.